شوخ طبعی

یکی از ویژگی های سازمان های نوآور شوخ طبعی است.

شوخ طبعی

یکی از ویژگی های سازمان های نوآور شوخ طبعی است.

مامور جمع آوری بلیط وارد کوپه قطار می شود

 مامور جمع آوری بلیط وارد کوپه قطار می شود، و مسافر برای یافتن بلیط خود همه کیف ها و جیب ها  خود را می گردد. مامور بلیط ها در حالی که ایستاده بود به او می گوید، شما همه جیب ها را گشتید، اما جیب سمت چپ کت خود را نگشتید.  مسافر می گوید، لطفاً در کار من دخالت نکنید. هرگز از این جیب حرفی نزنید!  مامور گفت،  شما چقدر عجیب و غریب هستید. من فقط می خواهم به شما کمک کنم تا  بلیط تان را پیدا کنید. واقعاً چرا شما این جیب را نمی گردید؟  مسافر گفت: این تنها امید من است. اگر بلیط من در جیب سمت چپم نباشد، من به پایان  خط رسیده ام. بنابراین اول من همه جای دیگر را می گردم و فقط به عنوان آخرین راه حل ممکن این جیب را که آخرین امید من است میگردم ، لطفاً امید من را زود نابود نکنید.

با همه لحن خوش آواییم دربه در کوچه تنهاییم

با همه لحن خوش آواییم دربه در کوچه تنهاییم ای دو سه تا کو چه زما دورتر نغمه تو از همه پرشورتر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این غافله را کم کنی کاش که همسایه ما می شدی مایه آسایه ی ما می شدی هر که به دیدارتو نائل شود یک شبه حلال مسائل شود دوش مرا حال خوشی دست داد سینه مارا عطشی دست داد نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت نام تو آرامش جان من است نامه تو خط امان من است ای نگهت خواستگه آفتاب برمن ظلمت زده یک شب بتاب پرده برانداز زچشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم ای نفست یارو مدد کار ما کی و کجا وعده دیدار ما دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد به هوای کوی تو هوس حجاز دارد به مکه آمدم ای عشق تا تورا بینم تویی که نقطه عطفی به اوج آیینم کدام گوشه مشعر کدام کنج منا به شوق وصل تو در انتظار بنشینم روا مباد که بر بنده ات نظر نکنی روا مباد که ارباب جزتوبگزینم چو رو کنی به رهت درد و رنج نشناسیم زلطف روی تو دست از ترنج نشناسیم ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش تا صبا پیراهنش را سوی کنعان آورد ببوسم خاک پاک جمکران را تجلی خانه پیغمبران را خبر آمد خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است.

(شعر خوانی مرحوم محمد رضا آقاسی)

شعر: با همه بی سر و سامانی ام

ابتکار یک دانشجوی برای بازی ماشین


Ayp3iZGXTb.jpg