تئوری
شن،مردی با دوچرخه به خط مرزی میرسد.او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد.
مامور مرزی میپرسد0در کیسه ها چه داری؟)او میگوید(شن)مامور او را از دوچرخه
پیاده میکند و چون به او مشکوک بود،یک شبانه روز او را بازداشت میکند،ولی
پس از بازرسی فرواوان،واقعا جزشن چیز دیگری نمییابد.بنابراین به او اجازه
عبور میدهد.هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا میشود و مشکوک بودن و
بقیه ماجراا ین موضوع به مدت سه سال تکرار میشود و پس از آن مرد دیگر در
مرز دیده نمیشود. یک روز آن مامور در شهر او را میبیندو ،به او میگوید:من
هنوز به تو مشکوکم و میدانم که در کار قاچاق بودی،راستش را بگو چه چیزی را
از مرز رد میکردی؟قاچاقچی میگوید:دوچرخه نکته:بعضی وقت ها موضوعات فرعی ما
را به کلی از موضوعات اصلی غافل میکند.